جدا آدم بخواد تو خونه کار کنه کل روز رو مشغوله ها ا ا ا ا ا
صبح آبان اومد خونه مون تا نزدیک 30 11 بعد رفت منزل مادر شوهر که تو شهرک ما می شینه و آخر هفته ها با همسر جانش میان اونجا.
بعد نشستیم به گردو شکستن برای بنده منظور اینه که نشستم بعد کم کم بابا اومد کمک و بعد خواهر کوچیکه.
فقط تا ساعت دو مشغول بودیم اسما هم کاری نمی کردم.
ناهار آبگوشت خفن ن ن ن دلتون نخواددددددددددد
و هم اتاق شدن با خواهر کوچیکه واسه خواب
سلام دوست خوب وبلاگت بسیار عالیه اگه بتونی مطالب را زیاد کنی خوبترم میشه