روزمرگی های زندگی و تراوشات ذهنی من

آنچه تجربه می کنم، آنچه حس می کنم، آنچه فکر می کنم

روزمرگی های زندگی و تراوشات ذهنی من

آنچه تجربه می کنم، آنچه حس می کنم، آنچه فکر می کنم

لعنت به زبانی که بیهوده باز شود

بهش اس ام اس زدم که از تعصب و غیرتت خوشم میاد و دوستش دارم غافل از اینکه یه اشتباه لپی کردم و اسمشو اشتباه تایپ کردم.


جواب اومد که با من بودی


جدا ابراز عشق به من نیومده وقتی هم که ابراز می کنم اینجوری گه می زنم


حالا بیا و قسم به جون عزیزانم که منظورم تو بودی و هنوز اسمت خوب تو دهنم نمی چرخه


ای خدا خودت که شاهدی صادقانه گفتم و منظورم خودش بود


امیدوارم که به دل نگرفته باشه


آش نخورده و دهن سوخته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد